لطفا صبر کنید ...

«ددی سایت» مکانی است که در آن می توانید یک گفتگوی سالم، بدون استرس و سازنده با دیگران داشته باشید. برای شروع ثبت نام کنید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.

تاپیک های پیشنهادی به شما

تاپیک های جدید (بیشتر)

نظرسنجی های جدید (بیشتر)

موزیک های جدید (بیشتر)

لحظات جدید (بیشتر)

تاپیک های به روز شده (بیشتر)

تاپیک های پر بازدید 3 روز گذشته (بیشتر)



بازگشت به صفحه قبل بازگشت به لیست تاپیک ها پرینت این صفحه به اشتراک گذاری این صفحه در فیسبوک به اشتراک گذاری این صفحه در تلگرام به اشتراک گذاری این صفحه در واتس اپ به اشتراک گذاری این صفحه در اکس بزرگ کردن اندازه قلم کوچک کردن اندازه قلم کپی لینک این صفحه 
📚این من و این تو 👨 ⚕️💞👩 ⚕️

همون طور که داشت داد میزد گفت: آهان یادمه بالاخره کار گیرت نیومد؟ دیدی مهندس ؟ نگفتم ما میدونیم بیخودی که حرف نمی زنیم ... تفرشی جان خودشه ؛ خیلی پاستوریزه اس بهش کار بده من خونه شون رو بلدم راس میگه پسر خوبه هوا شو داشته باش من ضامن ..... کار نداری الان گرفتارم دارم بار خالی
میکنم......
تفرشی بدون خداحافظی گوشی رو قطع کرد و به من گفت: خیلی خوب ضامنت جور شد؟! .. برو امشب یازده بیا همین جا شناسنامه و کارت پایان خدمت رو هم بیار ... گفتم چشم خدمت میرسم .. امری ندارین؟
گفت : زد زیاد ... با خوشحالی اومدم خونه انگار گنج پیدا کرده بودم ... تمام راه رو ذوق میکردم ...و. با خودم فکر میکردم عیب نداره اینم یک تجربه میشه .. حالا یکم پول در بیارم میرم دنبال یک کار درست و حسابی تا آخر عمر که نمی خوام راننده ی تاکسی بمونم ... دیرم میشد زودتر برسم تا به همه بگم دیگه من کار پیدا کردم و لازم نیست کسی به من پیشنهاد پادویی بده ... وقتی رسیدم ... سمیرا و محمود هم اونجا بودن خوب من یک لحظه خورد تو پرم و رفتم تو قیافه اما ..... دیدم پنج جفت چشم خیره نگاه میکنن انگار مامان قبلا زحمتشو کشیده بود و همه منتظر بودن بدونن که من سرچه کاری رفتم راستش به خودم اومدم و فکر کردم حالا چی بگم .. آخه راننده تاکسی شدن اونم روی ماشین مردم خوشحالی داره مرد حسابی ؟
الان میخوای با افتخار به اینا چی بگی ؟ ... اخمهامو کشیدم تو هم و در حالیکه برای سمیرا و محمود قیافه گرفته بودم گفتم ای بابا چرا شلوغش میکنین یک کار موقت پیدا کردم تا برم سر کار اصلی خودم
یکی از دوستام شبا تاکسی شو نمی خواد میده من روش
کار کنم همین ؛
محمود گفت: خیلی خوبه به خدا در آمدش کمتر از این شرکت ها نیست؛ تازه آقای خودتی و نوکر خودت .... من حرف اونو نشنیده گرفتم و پشتم کردم و رفتم تو اتاقمو
به مامان گفتم مامان من زودتر شام میخورم و میرم و اینطوری محمود رو سنگ روی یخ کردم تا اون باشه منو برای پادویی خودش نخواد ... در حالیکه اصلا در نظر نگرفتم تقصیر اون بود یا نه؟
اما من تمام دق و دلمو سر اونی که زورم بهش میرسید
خالی کردم.
وقتی خواستم از خونه برم بیرون مامان منو از زیر قرآن رد کرد با اعتراض :گفتم چیکار میکنی مامان سفر قندهار که نمیرم.. گفت : با ماشین کار میکنی مادر از بلا دور باشی؛ جون مادر احتیاط کن مواظب ماشین مردم باش ..هر کسی رو سوار نکن تفرشی بر خلاف روز قبل اصلا سخت نگرفت و تا منو دید گفت : بگیر این سویچ اینم تو ببینم چیکار میکنی؟ ماشین اونجاس ؟.. مواظب باش تصادف مصادف نکنی ها که حالم گرفته میشه
آدرس و شماره تلفنت رو هم بنویس بده به من کارت که تموم شد ماشین رو ببر در خونه تون بزار من بهت زنگ میزنم میگم چیکار کنی راننده ی صبح میاد ازت میگیره. توام باید شب بری در خونه ی اون و ازش بگیری.... بین آقا سینا به جایی نزنی .. فعلا از شهر هم خارج نشو
خندیدم و گفتم ای بابا اینقدر منو نترسون آقا تفرشی با ترس و لرز که نمیشه رانندگی کرد اونم تو تهرون دستی زد پشت منو گفت: حرف نباشه گوش کن ماشین اونجاس برو به امید خدا با اینکه با من خیلی تحقیر آمیز حرف میزد. ولی دست روزگار کاری با من کرده بود که احساس میکردم برج ایفل رو به من بخشیده...
نشستم پشت فرمون و :گفتم الهی توکل به تو بسم الله تا ماشین رو روشن کردم یک خانم اومد جلوی پنجره و سرشو خم کرد و گفت در بست میری اکباتان ؟
گفتم: خواهش میکنم بفرمایید بالا.......
برای شرکت در این گفتگو وارد حساب کاربری خود شوید و یا یک حساب کاربری جدید ایجاد نمایید.


در حال دریافت پست های این تاپیک

تبلیغات و آگهی ها


آیا شما هم عاشق حیوانات و طبیعت هستید؟ همه ما به حیوان خاصی علاقمندیم، بعضی گربه ها را دوست داریم، بعضی سگ ها، بعضی خرگوش ها، بعضی همسترها و بسیاری گو...

نوشتن وصیت نامه در هر سن و سالی نشانی از عاقبت اندیشی و واقع بینی است. در این راستا سرویس آنلاین وصیت نامه « وصیت ساز » یک سامانه جامع و تخصصی است که ...

دانستن اینکه پدربزرگ و یا مادربزرگ پدر یا مادر شما چه کسانی بوده اند بسیار هیجان انگیز است. همه ما دوست داریم که ریشه خود را بیشتر بشناسیم. در این راس...