لطفا صبر کنید ...

«ددی سایت» مکانی است که در آن می توانید یک گفتگوی سالم، بدون استرس و سازنده با دیگران داشته باشید. برای شروع ثبت نام کنید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.

تاپیک های پیشنهادی به شما

تاپیک های جدید (بیشتر)

نظرسنجی های جدید (بیشتر)

موزیک های جدید (بیشتر)

لحظات جدید (بیشتر)

تاپیک های به روز شده (بیشتر)

تاپیک های پر بازدید 30 روز گذشته (بیشتر)

 
  •   تاپیک های جدید 30 روز گذشته
    بازگشت به صفحه قبل پرینت این صفحه به اشتراک گذاری این صفحه در فیسبوک به اشتراک گذاری این صفحه در تلگرام به اشتراک گذاری این صفحه در واتس اپ به اشتراک گذاری این صفحه در اکس کپی لینک این صفحه 



    کاربر: سعید خارجکی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/23  |  آخرین فعالیت: 6 روز قبل  |  دسته بندی: اجتماعی  |  بازدیدها: 528

    سلام دوستان چند منطقه ایران را زدن امیدوارم حال همه خوب باشه...

    کاربر: Lifestyle _  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/23  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه  |  بازدیدها: 72

    https://uupload.ir/view/snapinsta.to_aqmm3hje17a-guotub4zfuk_uu7xkx03mbvhprseqdv_3dmgo93csxnfpu2c-9vvdtdk_yxlhvbow_9ddubu7nyrzdach6dakhsp7ok_94b9.mp4/

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/22  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 44

    می گویند در زمان سلطان محمود غزنوی بود... روزی یک شخص بیمار شد و نزد طبیب رفت و گفت: "برایم دوا بساز." طبیب گفت: "برای ساختن دوا همه چیز موجود است، به جز عسل. اگر بتوانی از جایی عسل پیدا کنی، من دوا را آماده می سازم." از قضا، آن وقت فصل عسل نبود. آن مرد، از طبیب یک ظرف کوچک گرفت و به جستجوی عسل راهی شد. او به در خانه های مردم رفت و یکی یکی درها را کوبید، اما از همه جا ناامید برگشت. وقتی دید هیچ راهی نیست، به دربار سلطان محمود غزنوی رفت. می گویند ایاز، دربان دربار، در را باز کرد. وقتی داستان آن مرد را شنید، ظر...

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/22  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 15

    📌این 5 تا دردو جدی بگیر ؛ •درد قفسه سینه اگه همراه با تنگی نفس و تهوع باشد: خطر حمله قلبی. •سردرد اگه همراه با سفتی گردن و تغییر بینایی باشد: خطر خونریزی مغزی. •درد پا اگر همراه با تورم پا باشد: خطر لخته خون. •درد شکم اگه همراه با تب، تهوع یا استفراغ باشد: خطر آپاندیس یا سنگ صفرا• •کمر درد اگه همراه با تب و بی حسی پاها و بازوها باشد: خطر عفونت نخاعی.

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/22  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 15

    بهش گفتم وقتي باهات اشنا شدم اولين چيزي كه بهش اشاره كردم اين بود كه گفتم من خيلي زودرنجم! مثلا يبار صدات كنم بجا 'جانم'بگي 'بله' دلم ميگيره! قلبم ميشكنه! گفتم مثلا اگه برات قلب بفرستم بهم لبخند بزني دلم ميگيره! يا اينكه اگه بهت بگم بيا همو ببينيم و بگي اون روز كار داري ناراحت ميشم به نظرت تا الان چندبار اين اتفاقا و اتفاقاي ديگه كه گفتم ناراحتم ميكنه رو انجام دادي؟ با همون غرور هميشگيش نگام كرد و لبخند نصفه و نيمه اي زد و باد انداخت تو غبغبش و گفت خب معلومه!هيچكدومش چون نديدم ناراحت باشي نيشخندي زدم گفتم ميدوني چه اشتب...

    کاربر: Lifestyle _  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/22  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه  |  بازدیدها: 38

    https://uupload.ir/view/vid_20250610_034037_318_n42i.mp4/

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/21  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 36

    نمک را نمک فروش می فروشد ، نان را نانوا اما شخصیت انسان را کسی نمی فروشد ! بلکه شخصیت را هرکس برای خودش می سازد و درست ساختنش با ارزش تر از هر چیزیست. ارزش دادن به شخصیت های عالی ، یعنی ارزش دادن به انسانیت …

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/21  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 33

    دوتا دستاش رو گذاشت زیر چونش و خیره شد به استکان روبروش و بدونِ این که نگاهش رو برداره گفت: میدونی چیه؟ هیچ چیز و هیچ کس تو این دنیا از اول خودش رو نشون نمیده، همون چیزی نیست که اولش بوده و ما ازش انتظار داشتیم ؛ اصلا همین استکان چای، تا دو دقیقه پیش گرم بود و میشد خوردش، ولی الان سرد و تلخ شده و با ده تا قند هم نمیشه خورد. تکیه دادم به صندلیم و گفتم: خب عزیزم ماهیتِ چای اینه، مثل آدما، وقتی فراموشش کنی و بهش بی محلی کنی، خب سرد میشه دیگه. نگاهش رو از استکان میاره سمت من و میگه: بهارو چی میگی؟ وقتی اردیبهشت میشه تازه معل...

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/21  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 14

    به نام درخت پر برگ و ریشه   پدر پدر من با بقیه پدرا فرق داره هم پدری کرد؛ هم مادری کرد هیچوقت تو چشام زل نزد ؛ بگه دوستت دارم اما؛ همیشه پشتم بهش گرم بود؛ میدونستم هر اتفاقی بیفته بابامو دارم؛ همون کوه بلندی که میشه تا ابد بهش افتخار کرد. هیچوقت نگفت دوستت دارم اما: جوونیشو گذاشت تا من پر و بال بگیرم؛ موهای سیاهش سفید شد تا من بزرگ بشم؛ مثل مادر تو آغوشش آروم میشدم وقتی بهونه گیر میشدم. هیچوقت نگفت دوستت دارم اما؛ خیلی کار کرد خیلی عرق ریخت؛ خیلی دستاش زخمی شد؛زیر چشماش چروک شد؛ اما خم به ابرو نیاورد ولی تا میتونست خنده روی لبا...

    کاربر: نوریی  |  تاریخ ایجاد: 1404/03/21  |  آخرین فعالیت: 1 هفته قبل  |  دسته بندی: متفرقه، اجتماعی  |  بازدیدها: 22

    یادته دلبر؟؟؟ زل می زدی بهم و می گفتی: معتاد شدم بهت می خندیدمو می گفتم: نه، خل شدی خیره چشمام می گفتی: خدا وکیلی معتاد شدم بهت، دور میشی ازم همه تنم درد می گیره... اصلا می دونی چیه؟ نَسَخَم؛ نسخ طعم لبات، حالت نگات، عطر تنت، نسخ دلبریات... دِ بی مروت اینهمه دور نشو ازم که اینجوری خماری بکشم... رو ترش می کردم و می گفتم: این چه طرز حرف زدنه آخه؟! چشماتو خمار می کردی و می گفتی: معتادم بهت خیره نگاهت یه چشمک می زدم و لبامو غنچه می کردم و می گفتم: خودم می سازمت دستاتو از هم باز می کردی و من خودمو جا می دادم تو بغلت... ...

    تبلیغات و آگهی ها


    دانستن اینکه پدربزرگ و یا مادربزرگ پدر یا مادر شما چه کسانی بوده اند بسیار هیجان انگیز است. همه ما دوست داریم که ریشه خود را بیشتر بشناسیم. در این راس...

    آیا شما هم عاشق حیوانات و طبیعت هستید؟ همه ما به حیوان خاصی علاقمندیم، بعضی گربه ها را دوست داریم، بعضی سگ ها، بعضی خرگوش ها، بعضی همسترها و بسیاری گو...

    یکی از نشانه های جامعه سالم این است که افراد می توانند در محیطی دوستانه و صمیمی با دیگران به گفتگو و تبادل نظر بپردازند.  ایجاد این محیط خود یک چالش ...