به موفقیت های دیگران حسودیم میشه جدیدا عضو یه یه کانالی داخل روبیکا شدم که مردم ارسالی از خوشی هاشون می فرستن و میبینم که چقدر خوش هستن اسمش ارسالی هاتون 🧡 هست خیلی ناراحتم دلم گرفته باور کنید نسبت به زمان گذشته انقدر تغییر کردم و سنم رفته بالا که ماه به ماه باید ریشامو اصلاح کنم منی که سال 89 یه بچه ی نادون بودم یه دفعه هم نرفتم سفر به خاطر خانوادم من خیلی بیشتر از خودم انتظار داشتم 🥺 فکر نمی کردم انقدر حسرت بخورم و تبدیل به یه آدم منزوی شم که از پلیس بدش میاد ، از پولدار ها متنفره ، همش داره کفر خدا می کنه چون واقعاً چوب سادگیمو خوردم 😭😭 خیلی داره بهم سخت میگذره فکر میکردم پسرا تحمل بیشتری نسبت به سختی دارن اما اشتباه فکر میکردم چون ماها خیلی از خودمون انتظار داریم در حالیکه اینطوری نیست ما به خانواده خودمون متکی هستیم ما تو شرایط اون خانواده مزخرف زندگی میکنیم خیلی بده اینهمه اختلاف طبقاتی 😢🥺من که جونم دراومده از بس درس خوندم کاش واقعا نتیجه بده نمی خوام مثل خانواده ی مسخره ی خودم بشم و فقیر باشم کلی آدم هست که خوشبخت هستن در کنار خانواده ی خودشون اما من خیلی منزوی زندگی کردم و عادت هم کردم فکر میکنم چون انتظاراتم از خودم بابت اونهمه رویا و فکر و خیال های بلند خیلی بیشتر شده یعنی احساس خفگی میکنم از اینهمه فکر و خیال نمیدونم کجای کار رو اشتباه کردم انقدر زندگی کردن سخت شده که آدم دیوونه میشه یعنی تشنه به خون کسایی شدم که زندگی خوبی دارن احساس میکنم باعث و بانی مشکلات زندگیم این آدم ها هستن کسایی که اینطوری تو پول و ثروت دارن شنا میکنن من رو دارن عذاب میدن نمیدونم چطوری ذهنمو آزاد کنم اما واقعا تو این جهنمی به اسم ایران نمیشه از اینجور مشکلات چشم پوشی کرد مردم میرن سفر ، تفریح و کلی لذت های دیگه که من حتی بهشون فکر هم نمیکنم چون اصلاً خبر ندارم از اینکه واقعا این خوشبخت ها کجا ها میرن چکار میکنن با کی میرن حالم بد میشه واقعا وقتی بهش فکر میکنم داخل ایران از یه سنی به بعد همش درگیری های ذهنی و اغتشاشات فکری میشی میری مدرسه بعد 6 سال مرحله بعد 3 سال دوباره مرحله بعد 3 سال دیگه دوباره مرحله بعد بدبختی و بدبختی و بدبختی من اصلاً نمیدونم این درسی که میخونم به چه دردم میخوره این کتاب علوم دینی و مذهبی به چکار من میخوره وقتی از هیچی خبر ندارم چرا این کتاب هارو به پولدارا و سرمایه دارا که خون مردم رو کردن تو شیشه و اصلا وجدان ندارن و فقط یه عده پول پرست دارن حکمرانی میکنن ایشالا خدا انقدر بهم عمر بده که عذاب این پول پرست هارو ببینم هم تو این دنیا هم اون دنیا که بچه هاشون تو سواحل آمریکا و انگلیس واسه خودشون خوشن و با پول این مردم بدبخت دارن هر کاری که دوست دارن میکنن اونوقت بچه های ابتدایی رو مجبور میکنن مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل مرگ بر انگلیس تو داری پولشو می بری مردم رو هم بدهکار خودشون میکنن یعنی اگه پولش تو این کار ها نباشه و بعد 45 سال ناکارآمدی دنباله رو اینا باشه واقعا خدا زده زده تو سرش که بازم اینطوری مثل دیوونه ها راه میفته تو خیابون هی شعار میده تا تقی به توقی میخوره بیاید راهپیمایی وعده ما فلان جان فلان شعار ای کاش کاملا به خودمون متکی باشیم از اینا آبی گرم نمیشه آدم باید خودش تلاش بکنه تجربه ی منی که از بس تو خوشی نبودم و همش در حال فکر کردن به بدبختی هام بودم بشنوید حکومت ایران در کل یه طوریه نمیتونی پیشرفت کنی منم یه چند تا دروغ بگم و کلک سوار کنم والا پیشرفت میکنم بلا پیشرفت میکنم کلا اگه همه ی تلاشتون رو کردید و دیدید همش سنگ داره جلو پاتون میفته و به هدف هاتون نمی رسید مشکل از بی عرضگی کارمندان دولتی یا از ناکارآمدی پلیس و دادگاه و دادگستری نیست ! مشکل از این نظام دیکتاتوریه که ملت رو خام خودش کرده و یه سری افراد هم مثل این فندق جان بازم مثل کور و کر رفتار می کنن و از پلیس ناکارآمد باز هم دفاع میکنن بابا این پلیس ها زنگ بزنی به 110 سرباز های خسته رو ساده تلفن رو برمیدارن منم که انقدر آزارشون میدم حد و حساب نداره 😏 خواستم بگم پلیس خیلی ها وظیفه شناس نیستن حقوق زیادی نمیگیرن اصلا خیلی از کارمندان دولتی و بانک ها نهایتاً کار مفیدشون دو سه ساعت باشه اونم ماهانه کلی مزایا میگیرن اونوقت جمعه ها هم تعطیل هستن 😆 با این مزایا که میگیرن باید جمعه ها هم بیان سر کار تو رو خدا گزارش نکنید مخصوصا شما .......... 😒 داشتم منفجر میشدم خواهشاً یکی بیاد بگه با تو هم عقیدم چون واقعا از همه چی خسته شدم کی میشه روحم در آرامش باشه مگه بمیرم که روحم در آرامش شدم خسته شدم دیگه 😭